چندتا عکس
سلام. امروز هوا خنک تر از دیروز بود ولی همچنان گرمه. بچه ها رو گذاشتم مهد و با برادرم سری به دفتر زدم. از مهد رفتن ملینا خیلی ناراضیم. دو هفته ای هست به دنبال یه آدم مطمئن میگردم که صبحها بیاد پیش ملینا. از همکارای مهد هم کمک گرفتم ولی تا به امروز نتونستم کسی رو پیدا کنم. ملینا روز به روز شیطون تر و کنجکاوتر می شه. مجبور شدم با کمک ماندانا تمام کشوها و کابینتهای پایین آشپزخونه رو چسب کاری کنیم. چند روز پیش از ماندانا خواستم تا به ملینا ماست بده تا من آماده بشم و بریم خونه مامانم و نتیجه شده بود این این هم چندتا عکس از عروسک مامان ماندانا با کمک تراشه های الماس یاد گرفته بخونه...
نویسنده :
سارا
16:15